جملات پرسشی در آلمانی [سوالی کردن جملات براحتی! ]
جملات پرسشی در آلمانی جزء مکالمه هاییست که تقریبا هر روزه از آن استفاده می کنیم. بنابراین با اینکه از قواعد سختی پیروی نمیکند، اما شناخت آن بسیار کاربردی و مهم است. پس برای یادگیری سوالی کردن جملات آلمانی و آشنا شدن با جملات سوالی تا انتهای مطلب همراه ما باشید.
فهرست مطالب
Toggleانواع جملات پرسشی در آلمانی:
- جملات سوالی بدون کلمه سوالی
- جملات سوالی با کلمه سوالی
1. جملات پرسشی بدون کلمه سوالی: به جملات پرسشی میگویند که تنها با جا به جا کردن جای فعل و فاعل، جمله را سوالی می کنید و معمولا جواب آن تنها با کلمه ی آره یا نه پاسخ داده می شود.
مثال:
Du hast ein großes Haus.
تو یک خانه ی بزرگ داری.(جمله ی خبری)
Hast du ein großes Haus?
آیا تو یک خانه ی بزرگ داری؟(جمله سوالی)
Du liebst deinen Hund.
تو عاشق سگت هستی. (جمله خبری)
Liebst du deinen Hund?
آیا تو عاشق سگت هستی؟(جمله سوالی)
تنها با آوردن فعل در اول جمله، جمله از حالت خبری به حالت سوالی در زبان آلمانی تغییر کرد.
2. جملات پرسشی با کلمه سوالی: این گونه جملات با کلمات سوالی شروع می شوند که به آنها W-Fragen می گویند. فعل صرف شده بعد آن و در جایگاه دوم و فاعل در جایگاه سوم قرار می گیرد. یعنی همانند جملات سوالی بالا نوشته می شوند و تنها W-Frage به اول جمله اضافه می شود. جواب این گونه سوالات طولانی تر است و معمولا با جمله ی کامل جواب داد می شوند.
لیست کلمات W-Frage ها برای جملات پرسشی در آلمانی
این W-Fragen ها شامل لغت های زیر می باشند و تاثیر بسزایی در جملات پرسشی در آلمانی دارند.
چه کسی را (acc.)
wen
چه کسی، کی
wer
به چه کسی (dat.)
wem
چه چیزی، چی
was
چطور، چرا
wieso
چرا
warum
از کجا
woher
چه وقتی، کی
wann
به کجا
wohin
چه جایی، کجا
wo
کدام
welche/-r/-s
چگونه، چطور
wie
مثال:
Wer ist er?
اون چه کسی است ؟
Er ist unser Nachbar.
اون همسایه ی ما است.
Was hast du mitgebracht?
چه چیزی با خودت آوردی؟
Mittagessen habe ich mitgebracht.
من نهار رو با خودم اوردم.
Warum bist du letzte Woche nicht gekommen?
چرا تو هفته قبل نیامدی؟
Weil ich Arbeit hatte.
من کار داشتم.
Wann gehen wir in die Spielestadt?
چه زمانی ما بریم شهر بازی؟
Wir werden morgen gehen.
ما فردا میریم شهر بازی.
Wo wohnen Sie?
کجا زندگی می کنید شما؟
Ich lebe in Berlin.
من زندگی میکنم در برلین.
Wie hast du dieses Gericht gemacht?
چگونه این غذا را درست کردی؟
Ich habe es im Backofen gemacht.
تو فر درستش کردم.
Wen bringst du mit?
چه کسی را با خود می آوری؟
Ich bringe meinen Freund mit.
من با خودم دوستم رو اوردم.
Wem hast du es gesagt?
به چه کسی گفتی؟
Ich habe es niemandem gesagt.
من به هیچکس نگفتم.
Wieso soll ich das tun?
چرا باید این کار رو انجام بدم.
Denn das ist das Beste, was zu tun ist.
زیرا این کار بهترین کاره.
Woher kommst du?
از کجا اومدی؟
Ich komme aus dem Iran.
من از ایران اومدم.
Wohin willst du gehen?
به کجا می خواهی بری؟
Ich möchte ins Kino gehen.
میخوام برم به سینما.
Welchem deiner Freunde vertraust du?
به کدام یک از دوستات اعتماد داری؟
Ich vertraue meiner Freundin Mahsa.
من به دوستم مهسا اعتماد دارم.
نکته1 : اما اگر درباره ی مفعول جمله سوال پرسیده شود، کمی قواعد متفاوت تر عمل می کند. یعنی یک حرف اضافه قبل از W-Frage قرار می گیرد.
مثال:
Mit wem gehst du ins Restaurant?
با کی میری رستوران؟
Für wen ist dieses Fahrrad?
این دوچرخه برای کیه؟
نکته 2: برای جملات پرسشی در زبان آلمانی ما یک لغت دیگر به نام سوالی oder داریم. که برای سوالی کردن معنی ( یا ) می دهد. در زبان فارسی نیز معادل اینگونه سوالات و جود دارد. به طور مثال ما گاهی سوالی را با تردید و شک بین دو گزینه می پرسیم.
مثال:
تو خونه داری یا نه؟
پدرت هنوز زنده است یا؟
در زبان آلمانی برای پرسیدن این قبیل از سوالات ما از oder استفاده می کنیم. برای استفاده از این روش تمام جمله را بدون هیچ تغییری می گوییم و سپس در بخش انتهایی آن، oder را می نویسیم.
مثال:
Hast du einen Job, oder?
تو شغلی داری یا نه؟
Kannst du Deutsch, oder?
تو آلمانی بلدی یا؟
نکته 3: در زبان فارسی ما برای تایید یک چیز به جای بله از کلمه ی چرا استفاده می کنیم.
مثال:
تو اون ماشین رو نفروختی؟
چرا فروختمش.
* معادل این چرا در زبان آلمانی doch است.
مثال:
Hast du eine schöne Tasche?
تو یک کیف خوشگل داری؟
Doch, ich habe.
چرا، دارم.
* البته اگر در وسط یک جمله بیاید به نشانه ی اما است.
مثال:
Ich habe doch keine Zeit.
اما من وقت ندارم.
سخن پایانی:
جملات پرسشی و طرز سوالی کردن جملات آلمانی را تقریبا میتوان از تمام گرامر زبان آلمانی آسان تر دانست. اصلا قواعد سخت و پیچیده ای ندارد. اما با این حال ما تمام احتمالات طرز پرسیدن سوال به آلمانی را برای شما عزیزان آورده ایم. تا راه یادگیری زبان آلمانی را برای شما آسانتر و هموار کنیم، امیدواریم از این آموزش نهایت استفاده را برده باشید. لطفا نظرات و سوالات خودتون را در مورد جملات پرسشی در آلمانی را برای ما کامنت کنید.
به این آموزش چه امتیازی می دهید؟
میانگین امتیازها 3.7 / 5. تعداد رای : 47
هنوز کسی نظرش را ثبت نکرده است. شما اولین نفر باشید.
We are sorry that this post was not useful for you!
Let us improve this post!
Tell us how we can improve this post?
7 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
پرسیدن سوال به آلمانی دقیقا مثل سوالی کردن جملات انگلیسی هست از یک قاعده پیروی میکنند البته تا جایی که من خوندم اینطور بود. من خودم تازه آلمانی رو شروع کردم 🙂 البته فکر نکنم خیلی سختتر از انگلیسی باشه
بسیار بسیار عالی بود توضیحاتتون امیدوارم همینطور سایتتون ادامه بدن. هم محیط سایتتون برام جذابه هم مطالب آموزشیتون
واقعا ازتون ممنونم
خواهش میکنم دوست عزیز باعث افتخار ماست از اینکه مطالب براتون مفید بوده.
کلمات سوالی رو خیلی خوب توضیح دادید ممنونم. مثالاشم عالین. دمتون گرم
خواهش میکنم و خیلی خوشحالیم که براتون مفید بوده.
سلام کاش توضیح میدادین، چجوری میشه.، وقتی کلمه پرسشی در وسط جمله قرار بگیره و دو تا جمله رو بهم مربوط کنه ؟
در زبان آلمانی، میتوانید با استفاده از “واژه نقلی” یا W-Frage و یا کلمات پرسشی، جملات را به یکدیگر مرتبط کنید. واژههایی مانند “wer” (کی)، “was” (چه)، “wo” (کجا)، “wann” (کی) و “warum” (چرا) جمله را به صورت پرسشی میکنند. برای مثال به جمله زیر دقت کنید:
Mein Bruder, der in Berlin wohnt, arbeitet als Ingenieur. (برادرم که در برلین زندگی میکند، به عنوان مهندس کار میکند.)
Wo arbeitet dein Bruder? (برادرت کجا کار میکند؟)