قواعد و کاربرد فعل lassen در زبان آلمانی
فعل lassen در زبان آلمانی یکی از مهمترین و پرکاربردترین فعل های این زبان است. این فعل میتواند به معنی اجازه دادن یا ترک کردن و یا واگذار کردن باشد. همچنین دارای چندین کاربرد مختلف است. از این رو این مقاله از سری آموزش های زبان آلمانی را به قواعد و کاربرد فعل lassen در آلمانی اختصاص می دهیم.
فهرست مطالب
Toggleصرف فعل lassen در آلمانی:
زمان حال:
- ich lasse
- du lässt
- er/sie/es lässt
- wir lassen
- ihr lasst
- Sie lassen
1- فعل lassen به معنی اجازه دادن
- lassen بدون فعل کمکی: زمانی که lassen در جمله، جایگاه اجازه گرفتن و اجازه دادن را دارد، فعل lassen در جایگاه دوم قرار می گیرد و فعل دوم به صورت مصدری به آخر جمله منتقل می شود.
برای مثال:
Ich lasse dich ins kino gehen.
من اجازه میدم به تو بری سینما.
- lassen با فعل کمکی: اما زمانی که lassen به معنی اجازه دادن یا اجازه داشتن در جمله همراه با فعل کمکی بیاید، به صورت زیر عمل می کنیم.
Ich kann dich lassen gehen.
من میتوانم به تو اجازه بدهم بروی.
- در این نوع جملات که در مثال بالا مشاهده می کنید، فعل کمکی در جایگاه دوم و lassen و فعل اصلی در آخرجمله می آیند. به مثال زیر هم توجه کنید:
Kannst du mich bitte das Fenster öffnen lassen?
اجازه میدی من بتونم پنجره رو باز کنم؟
2- فعل lassen در زبان آلمانی به معنای گذاشتن واگذاری کردن:
مهم ترین معنای لغوی lassen در زبان آلمانی، وگذاری وظیفه و گذاشتن است. به عنوان مثال:
Ich lasse Sie Blumen im Garten pflanzen.
من کاشتن گل در باغچه را واگذار می کنم.
Ich möchte Blumen im Garten pflanzen lassen.
من می خوام کاشتن گل در باغچه را واگذار کنم.
پس به طور کلی به این نکته ی مهم دقت کنید که lassen در زبان آلمانی، یا با فعل کمکی یا بدون فعل کمکی می آید، که در این صورت به شکل زیر عمل می کنیم:
- فعل lassen بدون فعل کمکی: lassen در جایگاه دوم در حالت صرف شده قرار می گیرد و فعل اصلی به حالت مصدری در آخر جمله قرار گرفت.
- فعل lassen با فعل کمکی: lassen به حالت مصدری در آخر جمله و فعل کمکی در جایگاه دوم می آید.
به مثال های بیشتری از lassen در زبان آلمانی دقت کنید و تمرین کنید:
Ich lasse den Dieb von der Polizei finden.
من دزد را به پلیس میسپارم تا او را پیدا کند.
Ich möchte den Dieb von der Polizei finden lassen.
من میخواهم دزد را به پلیس بسپارم تا او را پیدا کند.
Er ließ die Hausarbeit vom Hausangestellten erledigen.
او کار در خانه را به خدمتکار واگذار کرد تا او آن را انجام دهد.
Er möchte die Hausarbeit vom Hausangestellten erledigen lassen.
او میخواهد کار در خانه را به خدمتکار بسپارد تا او آن را انجام دهد.
فعل lassen در زبان آلمانی بسیار پرکاربرد و مفهومی است. در واقع می توان معنی دقیق آن را در زبان فارسی به (گذاشتم) تلفظ کرد به عنوان مثال: من گذاشتم او دوربین را تمیز کند یا من گذاشتم اون بره سینما!
سخن پایانی
در این مقاله به مفهوم و استفادههای فعل lassen در زبان آلمانی پرداختیم. این فعل، با امکانات گستردهای که در اختیارمان قرار میدهد، به ما اجازه میدهد وظایف و کارها را به دیگران واگذار کنیم. فعل lassen در زبان آلمانی نقش مهمی در مکاله روزمره دارد. با تمرین و تسلط بر این فعل، میتوانید از قدرت و امکانات آن بهرهبرده و به راحتی وظایف و مسئولیتها را به دیگران واگذار کنید. امید وارم این مقاله بتواند به شما در مسیر رشد و پیشرفت در مکالمه ی زبان آلمانی کمک کند.
به این آموزش چه امتیازی می دهید؟
میانگین امتیازها 3.9 / 5. تعداد رای : 28
هنوز کسی نظرش را ثبت نکرده است. شما اولین نفر باشید.
We are sorry that this post was not useful for you!
Let us improve this post!
Tell us how we can improve this post?
8 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی توضیح دادین ممنونم از شما و وبسایت خوبتون
خواهش میکنم دوست خوبم، موفق باشین
لطفا این نوع افعال یا لغاتی که برای مکالمه آلمانی موردنیازه رو بیشتر بگذارید و توضیح بدید خیلی خوبه برای گفتگو و صحبت آلمانی
بله حتما سعی می کنیم این نوع آموزش و کاربرد ها رو بیشتر کنیم.
خیلی ممنون از توضیحات خوبتون، لطفا اگر امکان داره یه مثل برای زمان گذشته بزنید مثلا “من ۴ سال پیش چشمهام رو عمل کردم”
دو مثال زیر جمله مدنظر شما به حالت گذشته ساده و پرفکت نوشته شده است:
Vor 4 Jahren ließ ich mir die Augen operieren.
Vor 4 Jahren habe ich mir die Augen operieren lassen.
عالی ازاین بهتر نمیشه
باعث خوشحالیه که مطالب براتون مفید بوده